تموم شدن هفت ماهگی
خرگوش مامان کم کم داری هفت ماهت رو هم تموم میکنی دیگه اذیتم نمیکنی خیلی بچه آروم و ناز شدی موقع بیرون رفتن تو کالیسکت میشینی و هر وقتم لالات اومد آروم میخوابی این روزا بابایی سرش حسابی مشغول کاره و منو فرشته مامان بیشتر وقتا تنهاییم باهم، عاشق پستونکت هستی عزیزم بدون اون شبا نمیتونی بخوابی دو روزه بهت سرلاک گندم میدم ولی خوب نمیخوری سرلاک برنج رو بیشتر دوس داشتی هر روز یه تیکه موز و سیب میخوری نازم ولی نمیدونم چرا لیمو شیرین رو دیگه نمیخوری قبلا خوب میخوردی شیر هم به زور میخوری عوضش بیسکویت مادرو خیلی دوس داری و با لذت میخوری خیلی باهوشی تا صدات میزنم برمیگردی میخندی بهم با دستای نازت صبح که از خواب بیدار میشی به صورتم میزنی و موهامو میکشی تا منم بیدار بشم تا چشامو باز میکنم میبینم داری برام میخندی عاشق خنده هاتم خیلی بهت وابسته شدم مخصوصا بیدار کردنت صبح ها که واقعا قند تو دلمو اب میکنه عاشقتم مامانی الانم که من دارم این پست رو میزارم تو خواب نازی خیلی دوستت داریم